در کشورمان تقریبا " 3 ، 4 دهه ی پیش اکثر مردم در قالب زندگی روستایی امرار معاش و زیست می کردند و شهری ها هم با به همراه داشتن سنت های دینی و اجتماعی بسیار قوی روزگار می گذراندند . زمانی بود که در محله ای تنها چند نفر محدود تحصیل کرده بودند و مابقی در مشاغلی که سینه به سینه از پدر به آنها ارث رسیده بود مشغول به کار می شدند ، زنان هم پا به پای مردان نیمی از بارزندگی را بدون سرباربودن به دوش می کشیدند ، ازپختن نان های محلی تا دار قالی ، تربیت فرزندان و رسیدگی به درس و امورات روزانه ی آنها اما امروزه با پیشرفت ظاهری جامعه به همراه افزایش ناگهانی جمعیت ، افزایش رفاه اجتماعی، گرایش مردم به شهر نشینی ، پیشرفت امکانات و تکنولوژی باعث بوجود آمدن معضلات اجتماعی و اقتصادی کثیری بویژه افزایش بیکاری که از مهمترین آسیب های اجتماعی و اقتصادی امروزی می باشد شده است . بدون شک بیکاری را می توان مادر همه ی آسیب ها دانست . مادری که از وی معضلاتی بنام اعتیاد / طلاق / فحشا/ دزدی و قتل متولد می شود و روز به روز به بزرگ تر شدن آنها می افزاید .
متاسفانه در کشوری که به دلیل ناامنی های اقتصادی و اجتماعی تولید کنندگان خارجی تمایل به ایجادتولید و سرمایه گذاری ندارند و به خاطر عدم حمایت دولت از تولید کنندگان داخلی بازار تولید همچنان در حالت رکود به سر می برد هر روز شاهد بزرگ تر شدن و فراگیر شدن این معضل اجتماعی اقتصادی حتی در میان خانواده های خود می باشیم .
در چنین فضایی بالابردن سطح تحصیلات برای پوشش زمان و فرصت ها در برابر مقابله با بیکاری تنها روش پیشنهادی از سوی خانواده ها برای کم کردن فشار ناشی از آن در میان فرزندانشان بوده راه کاری که حتی از سوی دولت نیز حمایت های لازمه انجام گرفته تا جایی که فضا برای حضور دانشجو درتمامی مراکز دانشگاهی در اکثر مقاطع عملی گشته است و این خود عامل بوجود آمدن معضل جدیدتری بنام بیکاری افراد تحصیل کرده به همراه افزایش سطح توقع آنان در محیطی که تولید همچنان در حالت رکود بوده و تورم عمومی در حال افزایش و در حالت کلی جامعه در حالت تور کود قرار گرفته است ( تورکود = معضل اقتصادی جامعه در حالت تورم + رکود )
حال در چنین فضایی که شرایط کاری مناسب و حتی تقریبا " مناسب هم دیده نمی شود مطمئنا" فرصت های شغلی پدیدار شده در سنین کاری برای هر فرد بسیار اندک بوده و مشاغل ایجاد شده تنها در قالب مشاغل قراردادی ، فضای کاری ناامن را برای کارمندان و کارگران بوجود می آورد .
در چنین فضایی است که باند بازی / قومیت گرایی و ...نقش آفرینی می کند و هر کس به دنبال از بین بردن شان و درجه دیگری است برای اینکه بتواند فضایی را برای به عرصه ی ظهور رساندن خود نشان دهد . روابط کاری دیگر چندین سال همکاری مداوم را برای افراد به همراه ندارد و عدم صمیمیت های کاری / عدم فضای مناسب اجتماعی /به کارگیری افراد در قالب رباط های متحرک با برنامه ریزی از قبل ایجاد شده حس همکاری / همدلی / صمیمیت را از محیط های کاری از بین می برد . با بوجود آمدن چنین فضایی کارمندی که پس از چند سال ( حتی زمانی که بعنوان کارمندی توانا ایفای نقش نمود ) قراردادی دیگر با او تنظیم نمی شود و او را درگیر مسایل پیچیده و حاد بنام سرخوردگی در برابر جامعه / خانواده و اطرافیان می کند .
و چنین فردی که از فرهنگ اجتماعی / آداب و رسوم / سطح تحصیلات و آگاهی خاصی برخوردار بوده امروز با گذراندن و افزایش سن و خاتمه ی شغل دیگر تنها می تواند با روی آوردن به مشاغل پست امرار معاش کند که همین عامل سبب ساز انحراف جدیدی درخانواده ی وی و الگوپذیری او و بسیاری از افراد در این راستا می شود .
کم دیده نشده خانواده هایی که بعلت عدم صبر و شکیبایی و عدم تطبیق پذیری با تغییرات محیطی زندگیشان ، زندگانی را به کام خود و خانواده ی خود تلخ نمودند و خواستار گذراندن ادامه ی زندگی به تنهایی شدند . پس به سهولت می توان بیان نمود مشاغل قراردادی به صورت پلکانی معضل جدیدی را برایمان بوجود آورد ند به نام زندگی های قراردادی جالب است بدانیم زندگی های قراردادی نه فقط در اثر مشاغل قراردادی پدیدار می گردد بلکه تنوع پذیری طرفین / عدم صبر و مسئولیت پذیری / عدم وفاداری / اعتیاد و ..... که کماکان همگی ریشه در بیکاری و معضلات اقتصادی خانواده نیز دارند .
شعاری که در گذشته با لباس سفید آمده ام با کفن بر می گردم امروزه جای خود را به امروز آمده ام و شاید فردایی نباشم داده است .
امروزه آدمها برای با هم بودن زمان زیادی صرف نمی کنند برای شکل گیری یک نظام اجتماعی قوی بنام خانواده قرار دادهایی وضع می کنند با تبصره هایی که هر کدام بندهایی دارد که چندین سال زمان باید صرف خواندن آنها نمود ولی متاسفانه بعد از چند ماه و یا چند سال محدود خاتمه ی قرارداد امضاء می شود .
شاید مساله اساسی را بتوان معضلات اقتصادی / بیکاری / اعتیاد و ... دانست ولی بگذاریم برای چند لحظه تامل کنیم ... شاید امروز عاطفه هایمان نیز قراردادی شده است .
دیریست که دیگر نگاه پیرزنی تنها و پیرمردی خمیده هم ما را به فکر فرو نمی برد کاش بدانیم برای بهتر شدن زندگیمان باید ابتدا ازخودمان شروع کنیم حرکتی باید کرد حرکتی از محبت و توجه به دیگران ... گامی به سوی موفقیت های علمی و عملی... تشکیل کانونی گرم و صمیمی به نام خانواده ... و باور قلبی به حضور خداوند در تمام مراحل زندگی
محدثه معصومی – مدرس دانشگاه